محله سرجوب دولت‌آباد برخوار

محله سرجوب دولت‌آباد برخوار


۱۵۲ مطلب با موضوع «مذهبی ، تربیتی» ثبت شده است

نکته 1

در سال 203 و به قولى 202 هجرى قمرى که حضرت رضا علیه‌السلام در طوس به شهادت رسیدند بدن مطهر آن امام همام را در باغ حمید بن قحطبه و در کنار قبر هارون خلیفه عباسى به خاک سپرده شد و نخستین بناى حرم مطهر همان بقعه هارون الرشید است که بعدها حرم را روى دیوارهاى قدیمى آن بنا نهادند و از آن به بعد طوس به مشهد‌الرضا تغییر نام یافت.

۰ نظر ۲۷ آبان ۹۶ ، ۲۰:۵۴

حضرت مهدی (عج) یگانه فرزند امام عسکری علیه‌السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ هجری قمری در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ هجری قمری به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده‌دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

۰ نظر ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۳

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط از معلومات رسمی حوزوی برخوردار نبود. باز شدن دیده‌ی برزخی او حکایتی شبیه ماجرای ابن سیرین دارد که در اثر مخالفت با هوای نفس و رهیدن از دام شهوت ، مورد عنایت خاص الهی قرار می‌گیرد و شاید همین نقطه‌ی آغاز حرکت او به سوی کمال مطلق باشد. از خود آن بزرگوار در این باره نقل شده است: در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته‌ی من شد و سرانجام در خانه‌ای خلوت مرا به دام انداخت. با خود گفتم: رجبعلی! خدا می‌تواند تو را امتحان کند، بیا این بار تو خدا را امتحان کن!

سپس به خداوند عرض کردم: خدایا! این گناه را برای تو ترک می‌کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن! آنگاه به سرعت از دام گناه می‌گریزد و بی درنگ دیده‌ی برزخی او روشن می‌شود وآنچه را که دیگران نمی‌بینند و نمی‌شنوند، می‌بیند و می‌شنود!

منبع: تندیس

۰ نظر ۱۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۱

حضرت علی ( ع ) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم‌اند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبد مناف می‌باشد. خاندان هاشمی از لحاظ فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است. فتوت ، مروت ، شجاعت و بسیاری از  فضایل دیگر اختصاص به بنی‌هاشم داشته است. یک از این فضیلت‌ها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی (ع) موجود بوده است. فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت: ”خداوندا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده‌اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم. پرودگارا! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت ، و به حق ”کودکی که در رحم من است ، تولد این کودک را  بر من آسان فرما!"

لحظه‌ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در  برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد. فاطمه وارد کعبه شد، و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی مهمان خدا بود. دختر اسد از همان شکاف دیوار که دوباره گشوده شده بود بیرون آمد و گفت:  پیامی از غیب شنیدم که نامش را ” علی”  بگذار.

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۸

عاقبت حجّاج

راغب اصفهانی در محاضرات‌الادباء می‌نویسد: روزی حجاج از منزل به سوی مسجد جامع خارج شد، ناگاه صدای ضجه و ناله‌ی جمعیت زیادی را شنید، پرسید: این ناله‌ها از چیست؟ گفتند: صدای زندانیان است که از حرارت آفتاب می‌نالند. گفت: به آنها بگویید (اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ) (این آیه در سوره مؤمنون آیه‌ی 110 خطاب به اهل جهنّم است که تقاضای خارج شدن می‌کنند، به آنها گفته می‌شود: دور شوید و سخن نگویی (کلمه اِخسأ در راندن سگ استعمال می‌شود، معادل چِخ در فارسی).

زندان حجاج سقف نداشت و هرگاه یکی از آنها دست خود یا وسیله‌ای سایبان درست می‌کرد زندانبانان او را با سنگ می‌زدند. خوراکشان نان جو بود که با ریگ مخلوط می‌کردند و آبی بسیار تلخ به ایشان می‌دادند. یک صاع (صاع چهار برابر مُد و هر مُد ده سیر است) آرد برای آنان  می‌آوردند که از خون سادات و نیکان آسیاب شده بود و با همان آرد روزه‌ی خود را افطار می‌کردند.

۰ نظر ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۵۲

شخصی در بنی اسرائیل فاسد بود به طوری که او را از خود راندند. روزی آن شخص از راهی می‌گذشت، به عابدی برخورد کرد که کبوتری بالای سر او پرواز می‌کرد. نزد آن عابد رفت و همان جا نشست. وقتی عابد او را دید با خود گفت: من عابد هستم و این شخص فاسد است. چگونه کنار من بنشیند. از او رو گردانید و گفت: از نزد من برخیز!

خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که نزد آن دو نفر برو و بگو اعمال خود را از سر گیرند؛ زیرا من تمام گناهان آن فاسد را بخشیدم و اعمال آن عابد را به خاطر خود بینی و تحقیر آن شخص محو کردم.
منبع: یکصد موضوع، پانصد داستان

۰ نظر ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۱

روزی سلمان فارسی از امیرمؤمنان علیه‌السلام در مورد یکی از اسرار نهان سؤال کرد. امیر مؤمنان او را به قبر یک یهودی راهنمایی فرمود.

سلمان به امر امام به قبرستان رفت و برزخ آن یهودی را که دوست امیر مؤمنان بود، با چشم بصیرت دید و مشاهده کرد که در جایی بسیار دلگشا بر قصری عالی نشسته است.

سلمان از او پرسید: کدام طاعت تو را به این مقام و منزلت رسانیده است با این که بر دین یهود بودی؟ گفت: مرا از شرف اسلام بهره‌ای نبود؛ ولی امیر مؤمنان علیه‌السلام را دوست می‌داشتم و همان محبت خالصانه، در برزخ موجب این مقامات شده است.


منبع: یکصد موضوع، پانصد داستان

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۷

آیت‌الله حاج شیخ عباس قوچانی وصی رسمی مرحوم آیت‌الله‌العظمی آقا سیّد علی قاضی در امر طریقت و اخلاق و سلوک الی‌الله بودند، می‌فرمودند: در نجف اشرف با مرحوم قاضی جلساتی داشتیم و غالباً افراد با هماهنگی وارد جلسه می‌شدند و همدیگر را هم می‌شناختیم.

در این جلسه ناگهان دیدم که سیّد جوانی وارد شدند، مرحوم قاضی بحث را قطع کردند و احترام زیادی به این سیّد جوان نمودند و به آن سیّد جوان فرمودند: آقا سیّد روح الله! در مقابل سلطان جور و دولت ظالم باید ایستاد، باید مقاومت کرد، باید با جهل مبارزه کرد. این در حالی بود که هنوز زمزمه‌ای از انقلاب امام نبود! مرحوم آیت‌الله قوچانی فرموده بودند که ما خیلی آن روز تعجب کردیم ولی بعد از سال‌ها زیاد، پس از انقلاب، فهمیدیم که مرحوم قاضی آن روز از چه جهت آن حرف‌ها را زد و نسبت به امام احترام کرد.

این قضیه از فرزند آیت‌الله قوچانی، که نماینده ولی فقیه در نیروهای مسلّح است در ویژه نامه سالگرد ارتحال امام روزنامه جمهوری اسلامی و نیز از کتاب «کرامات معنوی» از قول آیت‌الله ناصری دولت آّبادی (امام جماعت مسجد کمر زرّین اصفهان) نقل شده است.

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۱۰

مرحوم سیدجواد عاملی صاحب مفتاح‌الکرامه از شاگردان علامه سیدمهدی بحرالعلوم (ره) بود.

شبی موقع صرف شام، علامه بحرالعلوم (ره)، سید را به منزل خویش احضار کرد و وقتی شاگرد به منزل استاد ‌رسید، دید استاد کنار سفره نشسته و دست به غذا نمی‌زند. علامه بحرالعلوم با خشم شاگرد را مورد عتاب قرار داده و فرمود: سیدجواد! از خدا نمی‌ترسی، از خدا شرم نداری؟

شاگرد که متحیر مانده بود، تقصیر خود را از استاد جویا شد؟ ظاهراً سیدجواد عاملی، همسایهای داشت که هفت شبانه‌روز چیزی برای خوردن نداشتهاند و خرما از بقال قرض ‌کرده بودند و روز هفتم دیگر بقال به او قرض نداده و او شرمنده شده بود. شاگرد اظهار بی‌اطلاعی کرد! علامه او را مورد توبیخ قرار داد که: «همه داد و فریادهای من برای این است که چرا اطلاع نداشتی؟ وگرنه، اگر باخبر بودی و کمک نمی‌کردی، مسلمان نبودی و یهودی بودی». سپس سینی غذای بزرگی را که آماده کرده بود، با مقداری پول به شاگرد داد، تا به همسایهاش برساند.»

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۴۷

حضرت صادق علیه‌السلام  فرمود: عابدی از بنی‌اسرائیل سه سال پیوسته دعا می‌کرد تا خداوند به او پسری عنایت کند؛ ولی دعایش مستجاب نمی‌شد. روزی عرض کرد: خدایا! من از تو دورم که سخنم را نمی‌شنوی یا نزدیکی؛ ولی جوابم را نمی‌دهی؟!

در خواب به او گفتند: سه سال است خدا را با زبانی که به فحش و ناسزا آلوده است می‌خوانی، اگر می‌خواهی دعایت مستجاب شود فحش و ناسزا را رها کن، از خدا بترس، قلبت را از آلودگی پاک کن و نیت خود را نیکو گردان.

حضرت صادق علیه‌السلام  فرمود: او به دستورات عمل کرد، آن گاه خداوند دعای او را اجابت کرد و پسری به او داد.  منبع: اصول کافی

۰ نظر ۱۹ دی ۹۴ ، ۰۸:۵۴

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی برای انجام کاری روانه‌ی بازار شدم. اندیشه‌ی ارتکاب گناهی در مغزم گذشت؛ ولی بلافاصله منصرف شدم و استغفار کردم. در ادامه‌ی راه، شترهایی که از بیرون شهر هیزم می‌آوردند، قطاروار از کنارم گذشتند، ناگاه یکی از شتران لگدی به سوی من انداخت که اگر خود را کنار نکشیده بودم، آسیب می‌دیدم. به مسجد رفتم و این پرسش در ذهن من بود که این رویداد از چه امری سرچشمه گرفته است؟ در عالم معنا به من گفتند: این نتیجه‌ی آن فکر گناهی است که کرده‌ای! گفتم: من که آن گناه را انجام ندادم. پاسخ داد: لگد آن شتر هم که به تو نخورد!

تندیس / خلاص / 36

۰ نظر ۱۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۸

درویشی کودکی داشت که از غایت محبّت، شبْ پهلوی خودش خوابانیدی. شبی دید که آن کودک در بستر می‌نالد و سر بر بالین می‌مالد. گفت: ای جان پدر چرا در خواب نمی‌روی؟

گفت: ای پدر! فردا روزِ پنج شنبه است و مرا متعلّما (درس‌های) یک هفته پیشِ استاد عرضه می‌باید که از بیم در خواب نمی‌روم. مبادا که درمانم.

آن درویش صاحب حال بود. این سخن بشنید نعره‌ای زد و بیهوش شد. چون با خود آمد گفت: واویلا، وا حَسْرَتا؛ کودکی که درسِ یک هفته پیش معلّم عرض باید کرد شب در خواب نمی‌رود پس مرا که اعمالِ هفتاد ساله پیش عرشِ خدا در روز مظالم (قیامت) بر خدایِ عالم الاَسرار عرض باید کرد حال چگونه باشد؟

۰ نظر ۱۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۰

گوش‌هایم را می‌گیرم! چشم‌هایم را می‌بندم! و زبانم را گاز می‌گیرم! ولی حریف افکارم نمی‌شوم!

چقدر دردناک است فهمیدن.

خوش بحال عروسک آویزان به آینه ماشین،

تمام پستی بلندی زندگیش را فقط میرقصد.

کاش زندگی از آخر به اول بود.

۰ نظر ۱۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۴۰

در سال 1981 میلادی ، از مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایش‌ها و تحقیقات به فرانسه منتقل شود. هنگامی که هواپیمای حامل بزرگترین طاغوت تاریخ در فرانسه به زمین نشست، بسیاری از مسئولین کشور فرانسه و از جمله رئیس دولت و وزرایش در فرودگاه حاضر شده و از جسد طاغوت استقبال کردند.

پس از اتمام مراسم، جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستان‌شناس به همراه بهترین جراحان و کالبدشکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۲

ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﯽ‌ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ شب‌ها ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ می‌خوابند  ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ شب‌ها ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ می‌خوابند.

ﺁﻩ ﺍﺯ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ.

ﺍﮔﺮ ﻣﻐﺰ ﺧﺎﻟﯽ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ می‌کرد ، ﺟﻬﺎﻥ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ.

ﺣﺘﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ.

ﺳﮑﻪ‌ﻫﺎﯼ ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿـــﺸﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎس‌ها ﺑﯽ‌ﺻﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﭘﺲ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺭﺯﺷﺖ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ‌ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺑﺎﺵ.

ﺍﺯ ﻣــﺮﮒ ﻧﺘﺮﺳﯿـــﺪ!

ﺍﺯ ﺍﯾــﻦ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧــــﺪﻩ‌ﺍﯾﺪ ، ﭼـــﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻤﯿــﺮﺩ.

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۵

پرتال محله سرجوب دولت آباد برخوار